معنی دارای پاندول
حل جدول
لغت نامه دهخدا
پاندول. (فرانسوی، اِ) رقاص (در ساعت). رقّاصک. فندول. آونگ.
دارای گونه
دارای گونه. [ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) رب النوع. (برهان).
دارای اکبر
دارای اکبر. [ی ِ اَ ب َ] (اِخ) منظور داریوش بزرگ است و داریوش سوم را نیز گفته اند. رجوع به داریوش سوم و دارا شود.
فرهنگ معین
جسم آویخته ای که حرکت نوسانی داشته باشد مانند آویز ساعت دیواری که به چپ و راست حرکت می کند، رقاصک، آونگ. [خوانش: [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
آویزی که در بعضی از ساعتهای دیواری به چپ و راست حرکت میکند،
(فیزیک) جسم سنگین آویختهای که حرکت نوسانی داشته باشد، آونگ،
مترادف و متضاد زبان فارسی
آونگ، رقاصک
فرهنگ فارسی هوشیار
رقاصک، فندول
واژه پیشنهادی
رقاصک
فارسی به آلمانی
In
معادل ابجد
309